به گزارش مشرق، برنامه امواج شبهه در گفتوگو با دکتر محمد صدر ارحامی (عضو هیأت علمی دانشگاه و کارشناس رسانه)، دکتر محسن همتی(کارشناس و فعال رسانه) و دکتر علیرضا داودی(کارشناس و تحلیلگر ارشد رسانه) به بررسی تبلیغات مدلهای رسانههای بیگانه در زمینه مدیریت فضای ذهنی مخاطبان با توجه به انجام عملیات ناموفق این رسانهها و تبلیغات آنها در شبکههای اجتماعی و پلتفرمها در سالگرد اغتشاشات پرداخت.
"جهاد تبیین" آرایش جنگی رسانههای بیگانه را خنثی کرد
همتی کارشناس و فعال رسانه بیان کرد: وظیفه ذاتی رسانههای بیگانه مقابله کردن و تاثیرگذاری برای بهره برداری در زمینههای مختلف است که دارای لایههای مختلفی هستند. رسانههای بیگانه از سال گذشته سعی کردند تا در کنار هم یک تیم را تشکیل دهند. هنگامی که به بررسی رفتار شناسی رسانههای بیگانه میپردازیم به این نتیجه میرسیم که یک رفتار شبکهای میان تمامی این رسانهها وجود دارد که در این لایهها تقسیم وظیفه شده است. رسانههای بیگانه قبل از اتفاقات سال گذشته بر موضوع زنان سرمایهگذاری ویژهای کردند و به تولید محتوا پرداختند و آماده یک جرقه و اتفاقی بودند تا آن را برجسته سازند. بعد از اینکه آن اتفاق برای مهسا امینی افتاد، به آن دامن زدند. رسانههای بیگانه از همان ابتدا به فکر برنامهای در خصوص مناسبت سازی در خصوص این اتفاق بودند.
وی ادامه داد: رسانههای بیگانه سرمایهگذاری بسیار گستردهای برای سالگرد این اتفاق داشتند تا به واسطه حملهای که انجام میدهند به مقاصد خود برسند. آنها از سال گذشته آرایش جنگی گرفتهاند که این آرایش کنار هم انباشت شود و روزی آن را شلیک کنند اما این شلیک مشقی بود و از آن استقبال نشد و عدم استقبال از آن بخشی به دلیل مدیریت کارکردی فعال رسانه و جهاد تبیین بود. آگاه سازی مردم به واسطه جهاد تبیین باعث شد که این اتفاق از سوی دشمن بیاثر باشد.
این کارشناس درباره جایگاه رسانه در جنگ ترکیبی گفت: جدا از اینکه تولید محتوا در رسانه از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است، نوع انتشار محتوا نیز بسیار مهم است که بزرگنمایی، تکرار مجدد و بازتولید از بخش های مهم آن است. اگر فعالان رسانه ای روشهای رسانههای بیگانه را آشکار و مردم را از روایتها آگاه سازند مخاطب وقتی در پیام رسان خود، با پیامی از سوی دشمن مواجه میشود قبل از هر چیز تأمل میکند و در ابتدا منبع را جستجو و درباره آن تحقیق میکند.
همتی اضافه کرد: در جنگ واقعی همه چیز مشخص و آشکار است. میدان، دشمن، تلفات، نوع تجهیزات و... به چشم قابل رؤیت است اما در جنگ ترکیبی این اجزاء قابل دیدن نیستند و ناخودآگاه آلوده آن میشویم.
وی همچنین گفت: رسانههای بیگانه از هر چیز از جمله موسیقی، کارتون، انیمیشن، هنر و هر آنچه که بتوانند به واسطه آن در ذهن مخاطب رسوخ کنند و ماندگار شوند، دریغ نمیکنند. آنها از سال گذشته از ظرفیت داستانسازی و خلق شخصیتها در روشهای مختلف بهره گرفتند.
رسانههای داخلی ضعیف عمل نکردند
همتی به تاثیرگذاری ماهواره اشاره کرد و گفت: ماهواره دارای الزاماتی است که نسبت به گوشیهای هوشمند سختتر است اما خط فرماندهی آنجاست و بخش بزرگی از تقطیع، تولید و توزیع محتوا آنجا شکل میگیرد.
وی درباره تفاوتهای رسانههای داخلی با رسانههای بیگانه گفت: رسانههای بیگانه دشمن هستند و وظیفه آنها ایجاد آشوب در جامعه است اما رسانههای داخلی کشور به شادی آفرینی و امید آفرینی در جامعه میپردازند. وظیفه رسانههای بیگانه اختلال در جامعه است و جز این انتظار نمیرود. کشور ما به مثابه بدن انسانی است که اگر مشکلی در یکی از اندامها به وجود آید اندامهای دیگر برای احیای آن بخش آسیب دیده تمام توجه خود را معطوف به همان نقطه میکند. رسانههای داخلی کشور نیز این چنین عمل کردند. بنابراین؛ نمیتوان گفت که رسانههای داخلی ضعیف عمل کردهاند.
تولید مسائل با توانایی ایجاد بحران از روشهای رسانههای بیگانه است
همتی با بیان اینکه تولید مسائل با توانایی ایجاد بحران از روشهای رسانههای بیگانه است، گفت: برخی از مسائل بی اهمیت و خطاهای جریانات توسط رسانههای بیگانه برجسته سازی میشود و آن را به بحران تبدیل میکنند. شناسایی این مسائل از طریق جهاد تبیین از موضع انفعال رسانههای داخلی نیست بلکه آسیب شناسی برای آگاه سازی و روشنگری مردم و کنترل آینده برای کاهش آسیب است و این موضوع نقطه قوت رسانههای داخلی کشور محسوب میشود.
وی خاطرنشان کرد: اغنا کردن و اقناع کردن مخاطب جزو مسائلی است که هم رسانههای بیگانه و هم رسانههای داخلی به آن توجه دارند. رسانههای کشور باید به استفاده از انواع جاذبهها در ارائه محتوا به مخاطب اهمیت دهند و به تکرار و فراگیری آن بپردازند در این صورت است که تاثیرگذاری دشمن کاهش مییابد.
بهترین هجمه برای دستان خالی دشمن، جنگ ترکیبی بود
صدر ارحامی، عضو هیأت علمی دانشگاه و کارشناس رسانه در ادامه این گفت و گو خاطرنشان کرد: بهترین هجمه برای دستان خالی دشمن جنگ ترکیبی بود. جنگ ترکیبی اصطلاحی است که از سال 2002، در یک پایان نامه ی یک دانشجو در انگلستان به وجود آمد. این جنگ دارای چند ویژگی است که باید ابتدا آن را بشناسیم. اولین ویژگی این جنگ، "مبهم بودن" آن است. همچنین در جنگ ترکیبی اهداف آن نیز مبهم است، دشمن طوری عملیات را انجام میدهد که کشور مورد حمله، متوجه هدف دشمن نمیشود. مسئله بعدی در جنگ ترکیبی "تنوع تاکتیکی" است. هدف این تنوع تبدیل نقاط قوت به نقاط ضعف است. "بیثبات سازی اجتماعی یا فروپاشی غیرمحسوس اجتماع" از دیگر ویژگیهای جنگ ترکیبی است که یکی از ابزار دشمن در این جنگ، دو قطبی سازی است که پیرو آن هر اتفاقی در کشور رخ می دهد، دشمن به یکی از این دو قطب ربط می دهد.
وی ادامه داد: همچنین "اخلال در هم زیستی مسالمت آمیز" ویژگی دیگر جنگ ترکیبی است. مسئله دیگر در جنگ ترکیبی "زوال در دموکراسی" است. هدف جنگ ترکیبی خدشه وارد کردن به دموکراسی است و در این راستا از ابزارهای بسیاری استفاده می کند که اولین ابزار قومیت هاست.
ارحامی درباره رسالت رسانه در جنگ ترکیبی گفت: بحث رسانه یا جنگ روایتها یکی از مصادیق جنگ ترکیبی است. جنگ ترکیبی متشکل از حوزه های مختلف مانند اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، رسانهای، سیاسی و... است. در جنگ روایتها اولین مسئله قابل طرح، برجستهسازی است. دومین مسئله؛ مخفی کردن برخی مسائل در پوشش بولد کردن مسائل دیگر است. یکی از تکنیکهای رسانهای قصهگویی است و دشمن نیز از این روش به نفع خود استفاده میکند و یک خبر بسیار ساده را با روش قصهگویی در ذهن مخاطب ماندگار میکند. یکی دیگر از تکنیکهای رسانهای این است که برخی شخصیتهایی که هیچ ارتباطی با مسئله ندارند را وارد یک مسئله میکنند و متأسفانه رسانه داخلی از تکنیکهای رسانهای عقب است و به خوبی ظاهر نشده است.
مسائل حقوقی یکی از وجههای جنگ ترکیبی است
صدر ارحامی با بیان اینکه مسائل حقوقی یکی از وجههای جنگ ترکیبی است، گفت: در زمینه شکایت جمهوری اسلامی ایران از کسانی که در اغتشاشات مؤثر بودند چند مسئله وجود دارد. یکی از این مسائل دسته بندی افراد است. امکان شکایت از برخی کشورها یا نهادهای سیاسی و یا حاکمیتی که علیه جمهوری اسلامی ایران اقداماتی انجام دادند، امکان پذیر نیست و این از نقص حقوق بینالملل است که به ضرر ما تمام شده، مگر اینکه پای اشخاص، شرکتها و شبکههای رسانهای در میان باشد که وظیفه دستگاه دیپلماسی است و می بایست این مسائل را پیگیری کند. دسته بعد مربوط به اشخاص داخلی و خارجی هستند که این اشخاص داخلی شامل چهرهها و سلبریتیها هستند که برخی از آنها با وجود اینکه بالغ بر 15سال از کشور مهاجرت کردند همچنان در صفحات شخصی خود به تبلیغ محصولاتی می پردازند که کارخانه آن در ایران است و دارای منافع اقتصادی و مالی از کشور هستند و در اغتشاشات نیز بر علیه کشور عمل میکنند.
وی همچنین اظهار کرد: این نقص دستگاه قضایی کشور است که هنوز بعد از گذشت چندین سال طرح شکایتی علیه این اشخاص در دادسرا صورت نگرفته است تا در موقعیتهای مورد نیاز منافع مالی این اشخاص را در خطر بگذاریم. تجربه حقوقی نشان میدهد که در خطر افتادن منافع مالی، آینده شغلی و یا آینده هنری اشخاص سبب عدم ورود آنها به مسائل سیاسی میشود.
"ژیان با روکش شاتل" و رسانههای بیگانه از آن چ که میخواهند و از آن چ که توجیه میکنند
داودی، کارشناس و تحلیلگر ارشد رسانه در گفت و گوی تلفنی با برنامه امواج شبهه با اشاره به عنوان برنامه تحت عنوان "ژیان با روکش شاتل" و رسانههای بیگانه از آنچه که میخواهند و از آنچه که توجیه میکنند، در پاسخ به این سؤال که این عنوان چگونه تلاش دارد تا فضای ذهنی مخاطب را در ادبیات رسانههای بیگانه به چالش بکشد و آن را تحت مدیریت و کنترل خود درآورد بیان کرد: رسانههای بیگانه نسبت به تحولات و رویدادها سه گام را در نظر میگیرند. گام اول؛ بحث اتصال موضوع در واحد زمان است که در قالب سالگرد یا هر گزاره دیگری نسبت به آن میپردازند. گام دوم؛ مدیریت میدان است. مدیریت میدان بحث مخاطب را به گزاره قبلی(واحد زمان) به اتصال رویدادهایی که قرار است بعد از این مدیریت کنند، پیوند میدهد. گام سوم؛ پرداختن به مفاهیم جدید است که زنده و پویا بودن، در میدان بودن و همراه مخاطب بودن رسانههای بیگانه را به رخ میکشد.
تلاش رسانههای بیگانه برای ایجاد اتمسفر دور ذهن مخاطب
وی افزود: این سه مفهوم در کنار هم یک واحد عملیاتی را برای رسانههای بیگانه طراحی میکند که سبب ایجاد دو قاعده میشود. "قاعده بیم" که نسبت به وضع موجود در مخاطب ایجاد میشود و "قاعده امید"؛ نسبت به رویدادی که رسانههای بیگانه مؤید آن هستند، برای آیندهای که مرتب از آن سخن میگویند. وقتی با این فرآیند وارد حوزه اغتشاشات میشویم، رسانههای بیگانه سعی میکنند تا دور ذهن مخاطب اتمسفری ایجاد کنند تا این اتمسفر دو کار را انجام دهد. یک؛ باعث میشود مخاطب را نسبت به تمامی فضاسازی هایی که قبل از این ایام سالگرد با مفاهیمی جدید الورود پیوند دهد. دو؛ به ترمیم بخشی از ضعفهایی که باعث ریزش مخاطب در اتصال شده است، بپردازد. ریزش مخاطب به دلیل عدم مطلوبیت آن هم در حجمی که رسانههای بیگانه آن را تبلیغ میکردند، گزاره ی بسیار جدی است.
روکشی که در حال از بین رفتن است
وی افزود: حاصل تمامی این موضوعات دو اتفاق است و واقعای مسئله آنها مسئله ژیان است اما هنگام بازنمایی آن قطعا روی آن روکشی تحت عنوان شاتل میکشند. وقتی که مصی علینژاد در کمیته شورای حقوق بشر سازمان ملل حضور پیدا میکند شروع به اذیت کردن برخی مفاهیم میپردازد که این مفاهیم گزاره را به طور جدی نشان میدهد. یک. حمایت غرب از مفهومی تحت عنوان مصی علینژاد با تمام فرآیندهای آن دو. به نتیجه نرسیدن برنامه ریزیهای آنان. مصی علینژاد به عنوان یکی از نمادهای خلق شده، وقتی به تنگانا میرسد، میگوید: همه ایرانیها از اینکه آمریکا، قاسم سلیمانی را زد، خوشحالند. وقتی مصی علینژاد به این نقطه میرسد بدین معناست که آن روکش در حال از بین رفتن است.
گفتنی است، برنامه «امواج شبهه» گفتگویی تخصصی پیرامون ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای فارسیزبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیکهای رسانهای است، روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش میشود.